Friday, January 21, 2005

يادشان تا ابد در خاطر ما

خداحافظ

چند دقيقه پيش خبري شنيدم که واقعا واسم ناراحت کننده بود .
راستش رو بخوايد من تو دانشگاهي درس خوندم که تا شهرم فاصله داره و هر روز توسط سرويساي دانشگاه من و بقيه بچه ها که تعدادشونم حدودا 3000 تا ميشدن رفت و آمد ميکرديم
.
البته نه اينکه 3000 نفر در هر روز , کلا 3000 نفر از شهرمون تو اون دانشگاه درس مي خونن .
امروز با خبر شدم که به خاطر لغزنده بودن جاده و بي احتياطي راننده احمق اتوبوس , اتوبوس چپ ميکنه و 5 نفر فوت ميکنن و بقيه هم بدون استثنا زخمي ميشن .
حادثه به اين صورت اتفاق ميفته که تو راه برگشت از دانشگاه سه تا از از اتوبوساي دانشگاه تو اتوبان به صورت کنار هم رانندگي ميکردن و به علت لغزندگي يکيشون سر ميخوره و به کناري مي خوره و اونم نميتونه تو جاده لغزنه تعادلش رو حفظ کنه و از شانس بعد کنارشون يه پل بوده و از رو پل سقوط مي کنن پايين و اين حادثه تلخ رقم ميخوره .
آخه من موندم که اون سه تا راننده احمق نبايد به اين موضوع فکر ميکردن که جاده لغزندست و اين مدل رانندگي يعني چي ؟
چرا انقدر راحت با جونه 43 دختر و پسر جوون بازي کردن .
تا اين لحظه فقط ميدونم که يکي از دخترا فوت کرده و از جنسيت و نسب 4 تاي ديگه خبر ندارم .
فقط اوني که غم جوون ديده ميدونه که الان پدر مادر و خانواده اونا دارن چي ميکشن .
من تموم روزاي خوشم رو با تک تک اين دانشجوها گذشت و خدا ميدونه که چه شور و صفايي بينمون بود .
بعد جالب اينجاست که امروز طي تماسي که بچه ها با دانشگاه داشتن که ببينن چي شده , اين دانشگاه - واقعا چي بگم آخه - حتي خبر نداشت که همچين اتفاقي هم رخ داده , اي لعنت به ... .
فقط خدا ميدونه که جقدر ناراحت شدم , پس ببين عزيزانشون دارن الان چي ميکشن ؟
خدايا تو به خانوادشون صبر عطا کن .

Monday, January 17, 2005

واقعا پستيم


اول از همه از بابت خيلي دير آپديت کردنم واقعا شرمندم ولي باور کنيد اين چن وقته به شدت سرم شلوغه و خودمم از اين وضع خسته شدم و دلم مي خواد تو يه جاي آروم واسه يه چن روزي به دور از هر چي هياهو و مشغله استراحت کنم .
دلم واسه جنگلهاي آروم شمال و صداي نم نم بارون رو صقف شيرووني يه خونه روستايي شمال و لذت بردن از هوا و مردم بي غل و غشش خيلي تنگ شده .
راستش تو دو تا پروژه در آن واحد بلانسبت شما عينه .. تو گل گير کردم و يه ساعت ميشينم پاي اين يکي و يه ساعت ميشينم پاي اون يکي و ماشاالله صاحباشم دم به ساعت يه اُرد ميدن و نظرشون عوض ميشه .
راستش امروزم وقت نمي کردم آپديت کنم ولي يه چيزي چن ساعت پيش تو اينت کسي بهم نشون داد که واقعا آتيشم زد و اين چن ساعته حال هيچ کاري رو نداشتم و به اين فکر افتادم که با شما حرف از درد بزنم .
در مورد اين چيزي که ديدم و بهتون نشونشم ميدم واقعا نمي دونم چي بايد بگم و از کي گلايه کنم و فقط ميتونم بگم از من نوعي گرفته تا بقيمون بدون رودربايستي بايد بگم که خيلي پستيم .
مني که اسمم رو گذاشتم مسلمون و شيعه ببين دست به چه جنايتي ميزنيم , خدايا تو خودت بر ما ببخش به حرمت اون لطف بي کرانت .
نمي دونم , واقعا نمي دونم که صفت اين وقاحت رو بايد نسبت بدم به فقر , نسبت بدم به شهوت و يا نسبت بدم به حکومت .
تو رو خدا بيايد يه خورده منطقي فکر کنيم , در اين شکي نيست که اين حکومت در رسيدن جووناي ما به اين درجه از پستي بي تقصير نبوده ولي ما خودمون چه جايگاهي تو اين بين داشتيم .
خدايا , چي بر ما گذشته که انقدر پست شديم که يه بچه رو بندازيم تو جوي آب ؟
يه چيزي رو رک بگم و اين حتي در مورد خودم هم صدق ميکنه , ما هميشه داريم دم از آزادي و شعار آزادي ميديم ولي به والله اگه جنبه حتي يک روز آزادي رو هم داشته باشيم .
درست که حکومت مقصر اصلي ولي قبول کنيد که خودمون هم به فاجعه دامن زديم و اون رو پر رنگ تر کرديم .
به والله اگه يه روز , قفط يه روز اين مملکت رو آزاد بذارن بخدا اگه دختري جرات داشته باشه که پاشو از خونه بزاره بيرون .
اونقدر تو لجن فرو رفتيم که طفل معصوم رو ميکشيم و مثل يه زباله ميندازيمش تو جوي آب , بخدا من و تو هم در روز باز خواست جواب بايد پس بديم .

* تو اينجا هم ميتونيد اين عکس رو ببينيد .

Tuesday, January 04, 2005

ايران زمين



از قراره معلوم چن وقت پيش يه جشنواره اي تو خوزستان ما برگزار ميشه به اسم ايران زمين که اين جشنواره 6 روز طول ميکشه و توش گروهاي مختلف نمايشي به اجرا گذاشتن نمايش و از جمله رقص ميپردازن .
تو اين جشنواره مثل عکساي اين گروه که به جز اين لباس رو از زير پوش ديگه اي استفاده نکردن بقيه هم يه چيزايي تو همين مايه ها بودن و حتي استاندار ارجمندم روز اختتاميه از همه تشکر ميکنه و ممنون ميشه که اين گروها يه حالي به جماعت خورستاني دادن و اين ملت فلک زده رو يه خورده از اين حال و هواي بي پولي و قرض و بي تفريحي و صرفا ملا ديدن در آوردن و ديگه جونم واستون بگه , آره ديگه , حالي به حولي .
گفتم ملا پس بذاريد اين رو هم بگم که تو اين جشنواره يه گروه با پوشيدن لباس آخوندي - البته بي عمامه - بدجوري مثل اينکه ملا جماعت رو به باد مضحکه گرفتن .
بابا گلي به جمال هر چي بچه خوزستان .
ولي بايد اينم گفت که رييس ارشاد بنده خداي منطقه بعد از اين ماجرا از کار بر کنار و دستگير ميشه ولي با نهايت شجاعت از کارش به افتخار ياد ميکنه و ميگه اي ول خودم که يه حالي به اين خوزستانيا دادم و واسه هميشه تو خاطر خوزستانيا ميمونم .

نتيجه گيري اخلاقي : نتيجه گيري اخلاقيش به من ربطي نداره با خودتون .

راستي از گروه اطلاع رساني چماق به دستان واسه اين خبرشون ممنونم .

Saturday, January 01, 2005

پيروزي از آن ماست



*امروز يه خبري شنيدم که با شنيدنش داشتم از خوشحالي بال در مياوردم , بالاخره تلاش همه مردم ايران جواب داد و نام هميشگي پارس روي خليج جاودانه شد .
امروز موسسه اي که اين کار رو کرده بود رسما عذر خواهي کرد و نام خليج عربي رو از کنار نام خليج فارس حذف کرد .
همينطور نام عربي که واسه جزيره کيش گذاشته بود رو حذف کرد و توضيحاتي که درباره سه جزيره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسي مبني بر اشغال اين سه جزيره و مورد بحث بودن بين اعراب و ايران بود رو برداشت .
دلم خنک شد حال اين عربا رو گرفتيم .
از تک تک دوستايي که لطف کرده بودن و قدمي واسه پيروزي برداشته بودن يه دنيا ممنونم .

* و اما يک صحنه ديگر ....
اين روزا خبري که همه رو به تلاطم واداشته و چشم به اميد گذاشته خبر انتخاب مرد سال و از اون مهمتر مرد قرن وزنه برداري جهان هستش .
و اما رضا زاده آن يل ايران زمين .
کسي که يادآور شاهنامه ماست , يادآور چوناني که هر ايراني با يادشان غرور درش زنده گردد , رستم و سهراب و اسفنديار و گردآفريد , آن زن يل پيشه .
رضايي که فرياد زند يا اباالفضل چونان که يادآورد دادخواهي کاوه را , که بانگ داد و طومار را به زير پا خار کرد .
پس به اميد لحظه را شمريم که اين يل مرد که به حق کسيست که موجب شعف ملت گردد و او براي ملت اباالفضل گويد و ملت با او اباالفضل گويند .
خدايش يار باد .

* داريم کمکم با آخرين ثانيه هاي سال 2004 ودا مي گيم و وقايع امسال رو به خاطره ها و کتاب هاي تاريخ ميسپريم , من يک ايرانيم و مسلمان و نه مسيحي ولي وظيفه مي دونم که به تمومي مسيحيا سال نو رو تبريک بگم و از صميم قلب واسشون آرزوي بهروزي و موفقيت کنم و اميدوارم که چرخ گردون زمانه قدار به کامشون باشه .
اين روزا روزايي که خيلي از مردم دنيا به جشن و سرور مشغولن ولي اميدوارم که تو اين خوشي به ياد مردمي باشيم که با مصايب يه زلزله ويرانگر دست به گريبانن .
زلزله اي که تا امشب 130.000 کشته به جاي گذاشته , پس بيايد به يادشون باشيم و واسشون دعا کنيم و اگه کمکي از دستمون بر مياد دريغ نکنيم که بني آدم اعضاي يکديگرند .