Thursday, December 23, 2004

من و دوستام



نمي دونم پُست قبليم رو خونديد يا نه و اگه خونديد بهش عمل هم کرديد و يا اينکه خيلي راحت ازش گذشتيد و يا حتي يه ريشخندم بهم زديد و به تمسخر گرفتيد من رو .
راستش خيلي دلم پُر .
از بعضي از دوستام به شدت دلگيرم و يه تجديد نظر اساسي تو دوستيم با افراد مي خوام بکنم , البته اين کار رو خيلي پيش از اينها مي خواستم انجام بدم ولي همش ميگفتم که نه , بذار واسه يه وقت ديگه , درست ميشه .
بعضي از دوستاي عزيز من , وقتي که مطلب قبلي من رو خوندن و با اينکه تو ياهو واسشون آف گذاشتم که اون نامه رو امضا کنن يه برخورد واقعا دور از انتظار رو انجام دادن .
بهم ميگفتن "بابا حوصله داريا , به چه چيزايي حساسيت نشون ميدي" , "بابا ولش کن , دنيا 2 روزه , برو حالش ببر" , "والله من از اين چيزا سر در نمي يارم , حال و حوصله اين کارا رو ندارم" و يا بعضيام حتي مسخرم کردن که به چه چيزايي فکر ميکنم و به جاي عشق و حال کردن مخم رو با چه اراجيفي پر مي کنم .
واقعا واسه خودم متاسفم که يه همچين دوستايي دارم .
يعني چي ؟ يعني آدم بخواد واسه آبرو و يه وجب از خاکش يه قدم کوچيک و يا حتي تا حدودي هم بي اثر برداره بايد باهاش اينطوري برخورد کرد .
حالم به هم مي خوره از هر چي آدم که زندگيش شده فقط دنبال دختر افتادن و بالعکس و به هيچ چيز ديگم اهميت نده , طوري زندگي کنه که انگار تو اين دنيا نيست و زندگي و شرف هيچ کس ديگه اي هم واسش اهميت نداشته باشه .
با عرض معذرت از بعضي از دوستاي سابقم , من اين جور آدما رو مطرادف فقط يه کلمه ميدونم اونم فقط يه کلمست به اسم آشـــــــــغال .
آدمي که زندگيش شده فقط از صبح تا شب اينکه به فکر اين باشه که مخ يکي رو بزنه بره بميره بهتره .
هر چيزي يه جايي داره و يه وقتي , کسايي که من رو ميشناسن خوب ميدون که آدمي نيستم که نفي کنم رابطه يه پسر با يه دختر رو و ميدونن که با اين مساله کاملا هم موافقم و خودمم با دخترا رابطه خوبي دارم و دوستايي هم از چنس مخالف دارم ولي حرف من الان يه چيز ديگس .
تو رو خدا يه ذره بي جنبه بازي رو بيايد بذاريم کنار و به هر مساله اي تو جاي خودش برسيم و نه اينکه واسه رسيدن به يه مقصود بقيه چيزا رو بزنيم کنار و بهشون اهميت نديم .
آخه چيزي مهمتر از وطن آدم هم مگه هست .
سران بي عرضه ما که مردن و ميذارن يه مشت عرب بي فهم و صرفا پولدار هر غلطي که مي خوان بکنن .
اون از اعراب کثافت پولداري که ناموس اين کشور رو کرايه مي کنن واسه شبشون و اينم از 8 سال جنگ و هزارون بلايي که سرمون آوردن و دارن ميارن و فقط مثل يه مترسک اداي يه دوست رو در ميارن واسمون و سران عزيز ما هم ازشون کمال تشکر رو دارن و از 12 ماه 13 ماه سنگشون رو به سينه ميزنن .
آخه وقاحت تا چه اندازه که حتي بازيهاي آسيايي 2006 رو هم حتي به اسم بازيهاي خليج عربي تغيير نام دادن .
اي خاک بر سر ما که عرب ملخ خور شده آقاي ما .
يعني اونام بي تقصيرن , خيلي مي بخشيد ولي منم اگه يه مشت احمق گير بيارم ازشون سواري مي گيرم .
به والله به قطره قطره خون هر شهيد مديونيم و بايد پاسخگو باشيم .
بگذريم ...
چن تا از دوست نماهام هم فقط زماني که بهم نياز دارن آقا بيا ببين چه قربون صدقه آدم ميرن ولي وقتي خرشون از پل ميگذره آقا ما ميشم واسشون غريبه .
ولي ديگه تموم شد , از امروز بد جوري مي خوام حال چن تاشون رو بگرم .
من از يه چيز بدجوري بدم مياد و اونم دورويي هستش .
من با دوستام خدا ميدونه که هميشه صادق بودم و تو مشکلات هميشه واسشون يه تکيه گاه ولي دارم کم کم مي فهمم که بعضياشون لياقت دوستي رو ندارن .
البته دوستاي خوب هم زياد دارم , کسايي که واقعا دوستم دارن و هميشه بهم سر ميزنن و منم واقعا دوسشون دارم و دلم واسشون خيلي تنگ ميشه .
خيلي نق زدم امشب شرمنده , ولي خوب دلم پر بود .
خوب از دوستاي نامردم که جدا شدم ولي خوب خيلياشونم هستن که دوسشون دارم و عاشقشونم .
مثلا وبلاگ نويس قصه شاه پريون که لينکشم اضافه کردم , راستش نه من اسمش رو مي دونم نه اون اسمم رو مي دونه ولي فک کنم دوستاي خوبي واسه هم مي تونيم باشيم .
دوست خوبم صحباي عزيزم يا همون بلاگر وسوسه که يه دختر با روح لطيف يه شاعر و عاشق شعراشم و دوسش دارم .
نازنين فاطمه من که يه دختر ناز و دوست داشتني که خيلي به داشتن يه همچين دوستي مي بالم و خدا مي دونه که چقدر دوسش دارم و هميشه واسه خوشبختيش دعا مي کنم و تازه چن روزي که به جمع وبلاگ نويسا اضافه شده پس بهش تبريک مي گم .
نازنين مريم بانوي گل من يا همون وکيل عاشق که يه دوست خوب که البته تازگيا يه خورده کم پيدا شده و به بلاگشم خيلي سر نميزنه و اين من رو ناراحت مي کنه چون از نوشتنش خوشم مياد وخيلي خيلي خودش رو دوسش دارم .
دوست خوب بعديم نازنين زهرا هستش که الانم عزاداره , اون همين تازگيا دوستش رو از دست داده پس بهش تسليت مي گم و واسه فاطمه عزيزش دعا مي کنم , نازنين زهرا نمونه يه دختر بي رياست و خيلي واسش احترام قايلم .
گريز يا همون عليرضا , يه دوست خوب که خيلي بهش مديونم و واسش آرزو مي کنم که موفق باشه .
يه آبجي گلم دارم که خدا ميدونه که چقدر دوسش دارم , تا حالا نديدمش و فقط باهاش تلفني حرف زدم و چتيدم ولي باور کنيد که هانيه عزيزم رو واقعا خواهر خودم مي دونم و دوسش دارم , اين فرشته آسموني تازگيام قراره که با يه پسري نامزد کنه پس مثل هميشه واسش آرزوي خوشبختي مي کنم و مطمينم هر پسري با اون به خوشبختي ميرسه .
و خيلي از دوستاي دختر و پسري که چون بلاگر نيستن اسمي ازشون نمي برم ولي توشون دوستايي دارم که واقعا قلبم با ياد اونها اميد به زندگي پيدا مي کنه و ميتپه و عاشقشونم .

Wednesday, December 15, 2004

خليج تا ابد پارس

persiangulf

اي نازنين دوست ايراني من , به عنوان يه هموطن و يه دوست ازتو تمنا دارم که به اين لينک سري زده و اون طومار حمايت رو تو نيز امضا کني .
اين امضا براي حمايت از نام خليج هميشگي پارس هستش , پس نازنينم تو هم مثل همه ايرونيها حمايت کن از وجب به وجب خاکت .
براي وجب به وجب اين خاک جوونهاي بسياري به خون کشيده شده اند و در زير خاک آرميده اند , پس مرا شرم آيد که نکنم هر چند ناچيزحمايت از خاکم که اين خاک مقدس , آبياري شده به خونهاي پاک بسياري از لاله هاي همين خاک .
گويم و گويي نقد از حکومت نالايق ولي گويم وگويي حمايت از وجب به وجب اين گرانمايه که به والله به خاک اين کهن سرزمين بسيار مديونيم و من نيز بسان تو بر کف نهاده ام جان ناچيزم را از سبب حمايتش که چون هنوز به ياد نبرده ام که من ميراث دار کاوه و بهرام و هزاران لاله در خون خوفته ام .
به ولله هنوز آن مقدار در من و تو رگ غيرت و هميت نهفته هست که مانع گرديم از تسلط مشتي عرب بر خاک تقدس يافته از سبب خونها .
من و تو پاسخ مي بايست دهيم در دارالحکومه آيندگان اين سرزمين آن هنگام که پرسند ز ما که براي دفاع از اين سرزمين چه کرديم , پس برخيز همسنگر که وقت بسي تنگ است و در خواب سردمداران و ما نيز هم , خاک را به غارت نشانه کرده است اجنبي و به فراخي پيش آيد .
پس به اميد پيروزي

Tuesday, December 07, 2004

روز دانشجو گرامي

آذر

Sunday, December 05, 2004

مرخصي



سلام به همه دوستاي گلم , راستش مي خواستم يه چن روزي ننويسم , يعني تا هفته ديگه شنبه مي خوام ننويسم و دليلشم واسه اينِ که اصلا وقت ندارم و تو اين پروژه گير کردم و بايد تا آخر هفته حتما تحويلش بدم پس واسم دعا کنيد .
مي دونم , خودم خوب مي دونم که تو اين يکي دو ماه اخير خيلي مطالب در پيتي نوشتم و همين مطالب رو هم دير به دير ميفرستادم رو آنتن که همينم باعث شده خواننده هاي بلاگم به شدت کم بشن ولي مطمين باشيد که بهتر از گذشته بر مي گردم تا بازم مثل گذشته با تو نازنينم باشم , پس به اميد ديدار .