Saturday, August 21, 2004

وبلاگ شازده


* هميشه به ياد داشته باش
تا به فراموشي بسپاري
آنچه را که اندوهگينت ميسازد
اما ...
هرگز فراموش مکن
به ياد داشته باشي
آنچه را که شادمانت ميسازد

* فردا دقيقا ميشه دو ماه که من تو اينجا شروع به نوشتن کردم و چيز مينويسم , راستش نمي دونم تا چه حد موفق بودم و آماري که کانترم داره نشون ميده , واسه يه وبلاگ دو ماهه آمار خوبيه يا نه . الان که دارم اين مطلب رو پست مي کنم کانتر بلاگم داره عدد 1964 نشون ميده که به طور ميانگين يعني در هر روز28 نفر از بلاگم ديدن کردن که اينم تازه مديون لطف زهرا هستم واسه خاطر لينکي که يکي دو بار تو بلاگش به من داد وگرنه الان اين آمار عدد کمتري بود .
ميدونم , خودم خوب ميدونم که مطالب خوبي ننوشتم و دست به قلم خوبي ندارم ولي حداقل سعي کردم که در حد توانم باشم و راستش رو بخوايد از روز اولم که اين بلاگ رو داشتم مي ساختم خودم مي دونستم که بازديد کننده زيادي نخواهم داشت و دليل اينکه اينجا رو درست کردم اين بود که من اينجا مي نويسم فقط براي يک چيز و اونم دلم هستش , آره , مي نويسم فقط براي دلم .
دوس دارم اون چيزي که تو ذهنم مي گذره رو بنويسم , دوست دارم کسي باشه که به دردم گوش بده و يا لااقل جايي باشه که از درد خودم و از درد ملتم توش بنويسم .
بنويسم , از وضع نابسامان و نابخرديها بنويسم تا در آينده به يادگار , در جواب بازخواست آيندگان بگم که لااقل سعي در گفتن برخي دردها رو کردم .
راستش نه بذله نويسم نه برهان گو , نه بر منطق روم هميشه و نه بي منطق , نه کژي گفتم و نه از راستي ترسان , نه خشمي کردم و نه از شادي دور و هر چه بود تفکرات ذهنيم بود که به صداقت چاشني خورد .
از تموم خوباني که تو اين مدت چه از روي اجبار و چه از روي لطفي که به من دارن به اين بلاگ سري زدن و نظري دادن از صميم قلب ممنونم و بدونن که دوسشون دارم .
تو يکي از کامنتام يه عزيزي که خيلي هم دوسش دارم نميدونم به شوخي و يا که جدي منو متهم به اين کرده بود که قالب بلاگزپوت رو دزديدم و به اسم خودم زدم اينجا که بايد بگم من نه تا حالا مطلبي نوشتم و نه تا حالا جايي گفتم که ساختن اين قالب کار خودم بوده و نمي دونم چرا اين نازنينم اينطوري راجع به من فکر کرده که بخوام قالبي رو بدزدم و پوز بدم که من ساختمش و حالا هم ميگم آره , اين يکي از قالباي بلاگزپوت هستش که من برش داشتم و تغييرات کوچيکي مثل تغيير فونت , راست چين کردن , گذاشتن کامنتينگ و ترک پگ , حذف تبليغات بالاي اين قالب , گذاشتن يه آهنگ به صورت فلش , نحوه آن لاين بودنم در ياهو و يه کانترم بهش اضافه کردم و هيچ وقتم ادعايي تو اين زمينه نداشته و ندارم که برنامه نويسي وب بلدم و فقط مقداري با اون آشنايي دارم و بس و هيچ وقتم جايي نبوده که من ادعايي غير اين کرده باشم و مثل بعضيام نيستم که تا يه فرونت پيج ساده رو ياد ميگيرن ادعاي خدايي کنم .
يه خواهش ازتون داشتم و اونم اينه که مي خواستم نظرتون رو بدون رودربايستي در مورد بلاگم بگيد , مثلا نظرتون درباره مطالبم , قالب بلاگم , آهنگش و امکانت نداشتش و کلا درباره همه چيش لطف کنيد و نظر و راهنماييتون رو بهم بگيد , ممنون ميشم , تو رو خدا اينجا رو مال خودتون بدونيد .

* بعضي آدما چقدر نازن , چقدر خوبن , چقدر دريا دلن و چقدر خوب درد رو ميشناسن , هنوز وقتي بعضيا رو مي بينم که درد ملت رو احساس مي کنن ازشون دست گيري مي کنن , راستش آدم به آينده اميدوار ميشه .
دکتري رو ميشناسم که از 8 سالگي سايه پدر بالاي سرش نبوده و تو زندگيش درد کشيده ولي حالا با وجود تموم سختيا شده متخصص قلب , ولي اين دکتر هنوز روزاي سخت گذشتش رو فراموش نکرده و به داد دردمندايي مثل خودش ميرسه , اون واقعا يه دريا دل واقعيه .
بعضي آدما تو پول غرقن و دريغ از يه نظر به يه دردمند , درسته که اين دکتر وضعش خوب شده ولي باور کنيد تا آدم درد رو نشناسه و لوطي منش نباشه نمي تونه بخشنده باشه , اين طرز فکر غلطه که بگيم خوب اگه ما هم پول دار بوديم بخشش ميکرديم , نه , پول دار شدن تازه اول راه طمع انسانهاست .
اميدوارم خدا به اين دکتر و به امثال اون خير بده و به زندگيشون خوشي و برکت که هميشه ايوم سايه لطفشون بالاي سر اين ملت باشه , روز پزشک مبارک .

* فک نکنم هيچ کسي رو تو دنيا به اندازه اين عمو بوش جون من مسخره کرده باشن , من جاي اين بدبخت بودم تا حالا صد بار خودکشي کرده بودم و خداييشم هر کسي مسخرش ميکنه حق داره چون به حق کودنه , بدون شک بي عرضه ترين و نالايق ترين رييس جمهور امريکا اين بشر بوده , برين اينجا تا ببينن باز با اين بدبخت چي کردن .

0 Comments:

Post a Comment

<< Home