Monday, February 14, 2005

Will You Be My Valentine

Valentine

اي عشق همه بهانه از توست , من خامشم اين ترانه از توست

باز ولنتايني ديگه از راه رسيد .
ولنتاين اومد با تمام خاطراتش واسه تک تک عاشقاي تموم دنيا .
عاشقايي که اين روز اميد بر اين دارم که عاشقانه و به دور از هر منع بيروني و رياي دروني در کنار هم روز خوشي رو سپري کنن و از صميم قلب واسه همه عاشقاي دنيا دعا مي کنم که ايشاالله عشقشون پاک باشه , پاک پاک و اميدوارم روزي دست نازنين عشقشون رو گرم , به دور از هر چوب آقا بالاسري بفشارن .
دختر پسرايي که اين روزا عاشقانه به دنبال اينن که يه کادوي کوچيک و يا يه شاخه گل زيبا به نشونه عشق زيباشون به محمبوبشون هديه کنن و همه فقط به اين اميد اين لحظات رو چشم به راه ميمونن که تنها لبخندي کوچک بر لبان معشوق خود بينند و و نظاره کنند عشق زيباشون رو .
من , شازده هنوز ايــــروني , از صميم قلب آرزو ميکنم که عشق همه عاشقا پاک باشه و پايدار و در نهايت وصال .

* اينجام چن تا عکس واستون گذاشتم .

چشم تو فنجون قهوست , منو بي خواب ميکنه
فرم دستت حتي , اين کوه يخُ آب مي کنه
گيس خوشبوي تو از بخت منم سياهتره
تو نگات يه پرندست که با من همسفره
وقتي هستي آسمون رنگ پريدن ميگيره
دستاي خسته من جرات چيدن مي گيره
وقتي هستي نبض بودن توي دستاي منِ
دل من اين فاصله ها رو ميشکنه
وقتي هستي شاعرم , از بلند ترين درخت سيب بلندترم
وقتي هستي با نگات از تموم کهکشون دل مي برم
چشم تو فنجون قهوست , منو بي خواب ميکنه
فرم دستت حتي , اين کوه يخُ آب ميکنه
با تو بودن عطر نارنج رسيده رو ميده
عطر گلاي توي باغچه رو ميده
با تو بودن فرصت دوباره عاشق شدنِ
فرصت دوباره ديدن , فرصت شنيدنِ
فرصت ديدن فالم توي فنجون چشات
فرصت چيدن مزه خوب خنده هات
وقتي هستي شاعرم , از بلندترين درخت سيب بلندترم
وقتي هستي با نگات از تموم کهکشون دل مي برم

0 Comments:

Post a Comment

<< Home